بیا در گوشت یه کم از شیطونی های مامان کوثر بگم برات بیا برات بگم چه مامانی داری وقتی بزرگ شدی روزی سه بار باید دستاشو بگیری بوسش کنی خیلی فرشته ست مامانت قربونت برم من زیر سایه بابا و مامان خوبت قد بکشی عزیزدلم کاش میشد از این تو بغلت کنم چقده تو خوشگلی آخه هزارماشالله*
مامانش فداي اين خاله ي مهربون.. پسرم خيلي سفيد نيست..تو بيمارستان سفيد بود..انداختن بهمون! ميخواستن بياريمش خونه..آورديم خونه سبزه شد چقدر دلم برات تنگ شده فرزانه..كي بشه من نيني تو رو ببينم آخه!
دوباره سلام کوثر جان
ماشاءالله پسرت مرد شده ها، چقدم خوشتیپه
آره چقد زود گذشت، حاملگی و زایمان و ... حالا هم بزرگ شدن نی نی ها...
واقعا راست میگی نوع زایمان مهم نیست، منم بعد کلی درد کشیدن سزارین شدم. خداروشکر که نی نی ها صحیح و سالمن.
سلام. قدم نورسیده مبارک
ماشاا... خدا حفظش کنه از فرم چشمهاشم پیداست بچه ی باهوشیه البته اینو تجربه ی حرفه ایم میگه
به وب منم سر بزنید از اشنایی با شما خوشحال میشم